علیرضا شجاعیزند
چکیده
تجربه دینی بهعنوان یکی از موضوعات مورد توجه دینپژوهان، پیشینه کلامی و زمینههای اجتماعی روشنی در غرب و مسیحیت دارد و روند فزونی گرفتنِ توجهات به آن نیز کاملاً قابل درک و ردیابی است. اما نضج و نمو آن در ایران همچون بسیاری مفاهیم و مقولات دیگر، از روند طبیعی برخوردار نبوده، بلکه از طریق تأملات صِرف آکادمیک و تبادلات روشنفکرانه بهوقوع ...
بیشتر
تجربه دینی بهعنوان یکی از موضوعات مورد توجه دینپژوهان، پیشینه کلامی و زمینههای اجتماعی روشنی در غرب و مسیحیت دارد و روند فزونی گرفتنِ توجهات به آن نیز کاملاً قابل درک و ردیابی است. اما نضج و نمو آن در ایران همچون بسیاری مفاهیم و مقولات دیگر، از روند طبیعی برخوردار نبوده، بلکه از طریق تأملات صِرف آکادمیک و تبادلات روشنفکرانه بهوقوع پیوسته است. این مقاله بیآنکه قصد ارزشیابیِ کلامی این مفهوم با نظر به آموزههای اسلامی را داشته باشد، تلاش دارد با اشاره به برخی ریشههای الهیاتی و عقبههای تاریخی ـ اجتماعی آن در غرب، توجه متألهین و فلاسفه دین از یکسو و روانشناسان و جامعهشناسان دین را از سوی دیگر، به لزوم بذل احتیاط و دقت نظر هرچه بیشتر در تشخیص و تدقیق مفهومی و تعیین جایگاه و مرتبت حقیقی آن در دین و نسبتش با دینداری جلب کند.